قوچاننژاد: جوانان والیبال به زمان بیشتری نیاز دارند/ در دور نهایی کار سختی داریم
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۴۴۱۲۶
کارشناس والیبال ایران گفت: تیمهای دیگر با نفرات دوم خود در لیگ ملتها حاضر شده بودند و ما خوب نتیجه گرفتیم، اما بهتر بود زمان بیشتری را به جوانان تیم میدادیم تا خودی نشان دهند.
جبار قوچاننژاد در گفت وگو با ایسنا، در مورد عملکرد تیم ملی والیبال ایران در مرحله مقدماتی لیگ ملتهای ۲۰۱۹ توضیح داد: اگر موضوع نتیجه گرایی را مد نظر قرار دهیم تیم ملی ایران نتیجه قابل دفاعی را کسب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: اگر دقت کرده باشید بعد از ولاسکو همه از نتایج سرمربیان تیم ملی ایران ناراضی بودند. اما کولاکوویچ در بهترین زمان تیم ملی ایران را در اختیار گرفت و توانست با استفاده از فرصت پیش آمده در لیگ ملتهای ۲۰۱۹ نتایج خوبی را مقابل تیمها کسب کنند. البته نمیخواهم نتایج خوب تیم ملی و بازیکنان را زیر سوال ببرند. اما باید قبول کنیم همه تیمها بدون بازیکنان اصلی خود در لیگ ملتها واقع شده بودند. چرا که هدف اصلی آنها نتیجه گرفتن در المپیک ۲۰۲۰ است. از لحاظ راضی نگه داشتن افکار عمومی توانستیم نمره قبولی را با این بردها کسب کنیم اما موضوعی که در این ۱۵ بازی جا ماند ندادن فرصت کافی به جوانان تیم ملی بود.
کارشناس والیبال ایران با اشاره به این که حضور برخی از بازیکنان برای تیم ملی ایران نعمت بزرگی است گفت قطعاً بازیکنانی مثل امیر غفور و موسوی بهترینهای ما در این بازیها بودند ضمن این که بحث سعید معروف با همه بازیکنان حاضر در این رقابتها متفاوت است. پیدا کردن جایگزین برای معروف به هیچ عنوان کار راحتی نخواهد بود و واقعاً غیر ممکن به نظر میرسد. از نظر من در خیلی از مواقع میتوانستیم جوانان خود را به کار گرفته و آنها را برای بازیها و مسابقات بعدی آماده کنیم. شاید اگر جوانان ما میتوانستند زمان بیشتری را در کنار این افراد با تجربه در زمین بازی کنند آینده والیبال ایران نیز بیش از پیش تضمین میشد.
او در مورد ترکیب تیمهای صعود مرده به فینال لیگ ملتهای والیبال نیز گفت: از آن نمیتوان گفت تیمها با چه بازیکنانی در این مرحله حاضر خواهند شد و قابل پیش بینی نیست. ممکن است با توجه به برنامه ریزیها و هدف گذاریهای خود بار دیگر با همین جوانان حاضر شوند و شاید هم با ترکیبی از جوانان و با تجربهها عازم این مسابقات شوند تا نتایج بدی در تاریخ والیبال آنها ثبت نشود. موضوعی مد نظر این است که اگر این تیمها با ترکیب اصلی خود حاضر شوند کار سخت خواهد شد و امیدوارم ایران بهترین نتیجه را در این مسابقات کسب کند.
قوچاننژاد در پاسخ به این سوال که آیا ایران میتواند نتیجه قابل قبولی را در این رقابتها کسب کند؟ توضیح داد: قطعاً نمیتوان نتایج را پیش بینی کرد اما مطمئن باشید که کسب نتیجه دور از دسترس نیست و تنها کار خیلی سخت است که نیاز به تلاش زیادی دارد. اگر تیمها با همه توان خود حاضر شوند کار بسیار سختی خواهیم داشت.
او در واکنش به باخت ایران مقابل آمریکا نیز گفت: به نظر من این ترکیب ایران مقابل آمریکا اجتناب ناپذیر بود. نفراتی چون موسوی و غفور مصدوم بودند و عقلانی بود که به این نفرات استراحت دهیم، ضمن اینکه صعود ما به فینال نیز قطعی شده بود. ضمناً باید بگویم که من ورزش را جدا از سیاست میدانم و از نظر من درست نیست که سیاست را با ورزش یکی کنیم. البته باز هم میگویم که کولاکوویچ در این بازی نمیتوانست کار خاصی انجام دهد، بازیکنان اصلی ما مصدوم بودند و این ترکیب ما هم خوب بازی نکرد. از نظر من این اتفاق دلیل دیگری دارد، نمیخواهم انتقاد کنم اما بهتر بود که از ابتدا به این بازیها فکر میکردیم. میشد با میدان دادن به جوانان آنها را برای چنین بازیهایی که یک مقدار تحت فشار قرار گرفتیم، آماده میکردیم.
کارشناس والیبال ایران درباره گروه تیم ملی ایران در مرحله فینال لیگ ملتها نیز گفت: بازی اول گروه ما میان دو تیم برزیل و لهستان است که باعث میشود با ترکیب جدید و تاکتیکهای این تیمها آشنا شویم. با این حال باید بدانیم که کار سخت است، اگر این تیمها با بازیکنان اصلی خود راهی مسابقات شوند نتیجه گرفتن بسیار سخت میشود. روی سکو رفتن هم دور از دسترس نیست اما تلاش و زحمت بسیار زیادی را میطلبد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: واليبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۴۴۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!